معنی هر هروک - جستجوی لغت در جدول جو
هر هروک
کسی که بیهوده بخندد
ادامه...
کسی که بیهوده بخندد
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چر چروک
قسمت نرم بینی، غضروف بینی
ادامه...
قسمت نرم بینی، غضروف بینی
فرهنگ گویش مازندرانی
خر کروک
کره خر
ادامه...
کره خر
فرهنگ گویش مازندرانی
زر زروک
بچه ای که زیاد زاری و گریه کند
ادامه...
بچه ای که زیاد زاری و گریه کند
فرهنگ گویش مازندرانی
غر غروک
آن که دائم نق می زند
ادامه...
آن که دائم نق می زند
فرهنگ گویش مازندرانی
قر قروک
با قرقره، کوکر شکم سفید، پرنده ی خشکی زی، قوزک پا، زانوی پا
ادامه...
با قرقره، کوکر شکم سفید، پرنده ی خشکی زی، قوزک پا، زانوی پا
فرهنگ گویش مازندرانی
هر هری
هر چیز شل و از هم واشده
ادامه...
هر چیز شل و از هم واشده
فرهنگ گویش مازندرانی
هر درو
نام مرتعی در آمل، هر دو طرف
ادامه...
نام مرتعی در آمل، هر دو طرف
فرهنگ گویش مازندرانی